روز تهران؛ هفت هزار سال میراث شهرنشینی
تگنه — چهاردهم مهرماه به عنوان روز تهران در تقویم کشور جای گرفته است؛ روزی برای بزرگداشت شخصیت تاریخی، فرهنگی و شهری پایتختی که ریشهاش به تمدنهای دیرپای ایران بازمیگردد. در این روز، نه فقط به تهران معاصر، بلکه به سلسله لایههای تاریخی، آداب و خوراکها، میراث شهری و سرمایه عظیم تمدنی تهران ادای احترام میشود.
پایتخت ایران، تهران، زمانی در کنار منطقه ری؛ که در متون باستانی با نام راگا یا راگس نیز شناخته میشد, قرار داشت. ری یکی از ایالات مهم ماد و متون کهن ایران در شمار مناطق تمدنی بارز به شمار میآمده است. طی کاوشها در تپههای اطراف ری و محدوده قیطریه، شواهدی از سکونت انسان در این منطقه به چند هزار سال پیش بازمیگردد؛ گویای آن است که تاریخ زیست در این پهنه تنها محدود به دوره معاصر نیست. منطقه قیطریه امروز جزئی از تهران شمالی است، اما پیشتر باغستانها و محل سکونتهایی قدیمی داشته است. این لایه تاریخی پیوند میان تهران امروزی و زیستگاههای دیرین را نشان میدهد و تداوم سکونت را در این خطه به نمایش میگذارد.
آنچه امروز تحت نام تهران شناخته میشود، حاصل تحولات تاریخی در گذر قرون بوده است. تهران در دوره صفوی به تدریج اهمیت یافت و در عصر قاجار با انتخاب آن بهعنوان پایتخت، جایگاه شایستهای در ساختار حکومتی یافت. در این مسیر، شهر از یک روستا یا منطقه تابع به مرکزی با ساختار اداری، خدماتی و فرهنگی تبدیل شد.
یکی از نقاط عطف در تاریخ شهری تهران، دوره ناصری است. ناصرالدینشاه قاجار پس از سفر به اروپا تحت تأثیر شهرسازی نوین قرار گرفت و کوشید تهران را با معیارهای جدیدی بازسازی کند. او توسعه ناصری را بنیان نهاد؛ شمایلی هشتضلعی با دروازههایی شاخص که محدوده شهری تازهای تعریف نمود. همزمان خیابانکشی، میدانسازی و احداث بُناهای عمومی در شهر آغاز گشت و ساختار شهری سنتی به سوی هندسه نو در حرکت درآمد.
در آن دوره، تهران به تدریج وارد تجربههای مدرن حملونقل نیز شد. تراموای اسبی تهران یکی از نخستین تجلیات این مدرن شدن بود که در دههٔ آخر قرن نوزدهم میلادی به اجرا درآمد. خطی که از میدان توپخانه آغاز میشد و به بخشهایی از شهر خدمات میداد، بر ریلهایی حرکت میکرد که واگنهای اسبی را هدایت میکردند. این تجربه، تهران را در ردیف اولین شهرهای دارای حملونقل عمومی ریلدار ایران قرار داد. در دورههای بعدی، ابزارهای دیگری چون درشکه، کالسکه، سپس ماشین دودی و در نهایت حملونقل موتوری مدرن جایگزین شدند.
اما تهران فقط تاریخ ساخت و ساز و حملونقل نیست؛ جان شهر در فرهنگ و خوراکهایش نیز هویداست. در این روز تهران، یاد میشود از طعمهایی که فقط در کوچههای قدیم پایتخت معنا دارند: گلاب شکر، جور قند، آبنبات قیچی که شکلی برشی و نرم دارد و یادآور بازارچههای قدیم تهران است؛ بستنی اکبر مشتی که یکی از بستنیهای سنتی تهران به شمار میآید و هنوز در برخی نقاط شهر طرفداران خود را دارد؛ کباب کوبیده که شاید شناختهشدهترین غذای ایرانی است، اما در تهران بازار تاریخی و منحصربهفردی دارد؛ والکپلو که پلویی محلی با سبزیجات و برنج است و در نقاطی از تهران قدیمی تهیه میشود؛ چلو کباب بازار که کبابش در بازار تهران، جایی مانند بازار بزرگ، با فضایی شهری و زنده تهیه میشد؛ خورشت قیمه سیبزمینی که جزو غذاهای روزمره و محبوب تهران است و خوراک کوفته قلقلی که در خانوادههای تهرانی، این غذا یکی از انتخابهای ساده و خوشذوقانه بوده است. این خوراکها و صدها دستور پخت دیگر تهرانی؛ علاوه بر سرمایه فرهنگی حامل خاطره هستند، سازنده شخصیت شهر تهران هستند و بخشی از میراث ملموس زندگی تهرانی قدیم محسوب میشوند.
به موازات این خوراکها، تهران بناهایی دارد که چهره تاریخیاش را شکل دادهاند: شمسالعماره یکی از شناختهشدهترین بناهای تهران است که نماد اقتدار معماری قاجاری بود و در دوره ناصرالدینشاه ساخته شد؛ بنای کاخ صاحبقرانیه در منطقه شمیران، یکی از قصرهای قاجاری است که هنوز یادآور شکوه زندگی اعیانی تهران قدیم است؛ علاوه بر این، حمامها، کاروانسراها، سقاخانههای محلهای، کوچههای آشتیکنان و خانههای شیروانی حلبی سبک تهران، دیوارهای سنگی-گلی باغات در محدودههای مختلف تاریخی تهران همگی بخشهایی از شخصیت کالبدی این شهر هستند که به نسل امروز پیوند میزنند.
چهاردهم مهرماه به عنوان روز تهران فرصتی است برای تجلیل این میراث گرانبها؛ تجلی شخصیتی که در طعمها، درفتها، ساختمانها و خاطرههای شهری جاری است. این روز، یادآور آن است که تهران فقط یک مرکز اداری نیست، بلکه شهری با حافظه، با فرهنگ زنده، با معانی درهمتنیده ساخت و زندگی شهری. بزرگداشت روز تهران، ادای احترام به میراثیست که در هر کوچه و هر بشقاب غذا و هر نمای معماری تنیده است — و این میراث، جلوهای زنده از فرهنگ تهرانی است که باید ارج بگذاریم و بازگو کنیم.