اندیشه تِگنه

تگنه از آغاز با یک ایده روشن و قطعی شکل گرفت: ایجاد بستری برای پرورش و بیان اندیشه در حوزه طراحی محیط؛ بستری که نه در هیاهوی سطحی‌نگری رسانه‌ای غرق شود و نه در محدودیت‌های آموزشی دانشگاهی گرفتار بماند. آنچه تگنه را متمایز می‌سازد، جستجوی ریشه‌ای در انگاره‌ها و بنیان‌های نظری است تا بتواند از خلال آنها به فلسفه کاربردی دست یابد؛ فلسفه‌ای که نه در سطح گزاره‌های تزیینی، بلکه در مقام راهنمای عمل برای همه شاخه‌های طراحی محیط عمل کند: ازمعماری تا شهرسازی، از طراحی منظر تا طراحی داخلی و حتی طراحی صحنه و طراحی نما.

ایده محوری تگنه بر این اصل استوار است که خلأیی جدی در حوزه فلسفه کاربردی برای طراحی محیط وجود دارد. دانشگاه‌ها در اغلب موارد درگیر بازتولید محفوظات و تکرار الگوهای تاریخی شده‌اند؛ رسانه‌ها نیز عموماً به سطحی‌نگری و بازنشر تصاویر و الگوهای از پیش آماده بسنده می‌کنند. نتیجه آنکه دانش و فن در مسیرهای جداگانه پیش می‌روند و میان این دو هیچ پیوند اصیل برقرار نمی‌شود. تگنه آمده است تا این شکاف را پر کند و پیوندی میان دانش و فن در چارچوب یک گفتمان تازه ایجاد نماید.

در شرایطی که بسیاری از طراحان معاصر به کپی‌کاری از پینترست یا تقلید از تصاویر و ویدئوهای آماده بسنده کرده‌اند، و زمانی نه‌چندان دور کپی‌برداری از آثار اروپایی یا گذشته معماری رایج بود، سطحی‌نگری و بی‌ریشگی به عارضه‌ای فراگیر تبدیل شده است. در چنین وضعیتی، پندار تگنه نه تقلید و بازتولید، بلکه بازاندیشی و بنیادسازی است. این رسانه مأموریت دارد که با پرداختن به چیستی‌ها و چگونگی‌ها، مسیر را برای تولد یک اندیشه قرن بیست و یکمی در حوزه طراحی محیط باز کند؛ اندیشه‌ای که بتواند پاسخ‌گوی نیازهای آینده باشد و نه صرفاً اسیر گذشته یا حال.

اندیشه تگنه، تنها یک ایده رسانه‌ای نیست؛ بلکه نوعی مانیفست است برای همه آنهایی که درگیر طراحی محیط هستند. این مانیفست بر ضرورت انگاره‌سازی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که بدون فلسفه کاربردی، آنچه به نام طراحی تولید می‌شود چیزی جز سطحی‌نگری و آرایه‌گری نیست. تگنه بر این باور است که باید با ایجاد یک گفتمان ریشه‌ای، بستر برای شکل‌گیری نسل تازه‌ای از اندیشه طراحی محیط فراهم آید؛ نسلی که قادر است فن و دانش را در یکدیگر ادغام کند و از دل این ادغام، پاسخ‌هایی برای چالش‌های واقعی شهرها، فضاها و اجتماع‌های انسانی ارائه دهد.

آنچه امروز تحت عنوان نئومدرنیسم از آن یاد می‌شود، نیازمند بنیان نظری و فلسفه کاربردی تازه‌ای است. تگنه با ایده خود می‌کوشد این بنیان را پی‌ریزی کند: پیوندی میان اندیشه و فن، میان نظریه و عمل، میان پندار و واقعیت. این پیوند همان چیزی است که طراحی معاصر از آن محروم بوده و بدون آن هر تلاشی در طراحی به شبیه‌سازی و تقلید از مدرنیسم و پست مدرنیسم فروکاسته می‌شود. ایده تگنه درست در برابر این تقلیل‌گرایی ایستاده و مأموریت دارد آن را جبران کند.

بر همین اساس، تگنه خود را صرفاً یک رسانه نمی‌داند، بلکه یک پروژه اندیشه‌محور می‌داند؛ پروژه‌ای که مأموریتش تولید گفتمان است. این گفتمان می‌خواهد بر کمبودهای موجود غلبه کند، جهل ساختاری را بزداید و راه را برای آینده‌ای روشن‌تر در طراحی محیط بگشاید. ایده تگنه در یک جمله خلاصه می‌شود: اندیشه تولید گفتمان در طراحی محیط.

این بیانیه بر این باور است که دوران پیش‌رو، دوران بازاندیشی در همه ساحت‌هاست. همان‌گونه که علوم انسانی، علوم طبیعی و فناوری‌های نو نیازمند انگاره‌های تازه هستند، طراحی محیط نیز به فلسفه‌ای نیاز دارد که از درون آن معنا، جهت و راهنمایی عملی برای معماران، شهرسازان، طراحان و همه فعالان این عرصه برآید. ایده تگنه دقیقاً در همین نقطه جای می‌گیرد: پر کردن خلأ فلسفه، اندیشه و برپایی بنایی پنداری که بتواند عمل را هدایت کند.

بدین ترتیب، اندیشه تگنه نه یک شعار گذرا، بلکه یک بیانیه ماندگار است. این بیانیه با صراحت اعلام می‌کند که بدون اندیشه و بدون فلسفه کاربردی، طراحی چیزی جز شبیه‌سازی و تقلید نیست. مأموریت ما بازاندیشی است، و هدف نهایی ما شکل‌دهی به گفتمان طراحی محیط است. این است ایده‌ای که تگنه بر آن ایستاده است: اندیشه‌ای قرن بیست و یکمی برای آینده پیش رو، در دوران نئومدرن!